پارت چهل

زمان ارسال : ۲۳۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 2 دقیقه




فقط سرش را تکان داد. گر گرفتن آتش اجاق که خوابید، کتری را روی سه‌پایه گذاشت و با کمی فاصله از اجاق مانند تاته زانوهایش را بغل گرفت.  گلاره سر به زیر تکیه به دیوار ایستاده بود با اشاره‌ کنارم نشست. تاته مثل هیچ روزش نبود با لحنی که تحکم مردانه‌اش در آن گم شده بود، نگاهش را سمت ئه‌دا گرفت.
- وسیله‌های ضروری رو جمع کن، می‌گم ضروری یعنی خیلی ضروری!
ئه‌دا نگاهی اجمالی ب

80
24,298 تعداد بازدید
66 تعداد نظر
114 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • ایلما

    00

    ❤️🥰

    ۸ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید