مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت هفده :
شهر به روزهای عادیاش بازگشته بود. باز هم ازدحام جمعیت، شلوغی و ترافیک! هوای آلوده و روزهای کاری... نازنین به محل کار پدر و برادرهایش آمده بود تا پارچه بخرد. خودش خیاط بود و با هر پارچهای که میخرید میتوانست با دستان خودش لباس مد نظرش را بدوزد. م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آنیا
00چقدآبروریزه این فرهادمیرزاوایی من جای فریال آب شدم🫠