پارت صد و سی و چهارم

زمان ارسال : ۱۰۴ روز پیش



فصل 62
حال امین رو به بهبودی می‌‌رفت. مجید به دیدنش آمد و بابت نجات جان نیلوفر تشکر کرد. امین باز هم شرمنده بود!
دو روز بعد من و مجید و نیلوفر برگشتیم تهران. قصد داشتیم هر چه سریعتر به عقد هم در بیاییم اما یک اتفاق غیر قابل پیش بینی شگفت زده‌‌امان کرد. شکوه شخصاً با من تماس گرفت و ازم خواستگاری کرد. آنقدر جا خورده بودم که نمی‌‌توانستم صحبت کنم. با لحن آرامی گفت:
ـ نترس

1195
265,649 تعداد بازدید
913 تعداد نظر
134 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

مرضیه نعمتی : ۳ هفته پیش

عزیزان رمان حسرت با هم بودن یک رمان دو حالته هست. یعنی هم رایگان هم وی آی پی. برای خوانندگان رایگان روزهای فرد بین ساعت یازده و ربع تا یازده و نیم شب یک پارت ارسال میشه و برای خوانندگان حق عضویتی هر روز یک پارت.

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • من عضوشدم لطفا پارته

    00

    خیلی رمان خوبی هست من عضوشدم پول هم واریز کردم لطفا پارتها روبرام بذارین دوست دارم بخونم

    ۳ هفته پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    سلام عزیزم. ممنون از لطفتون♥️اگه الهام خانم هستید دیشب عضو شدید. کل پارت ها صد و سی و چهارتاست.

    ۳ هفته پیش
  • م

    00

    خیلی خوب بود نویسنده محترم ،پایانش هم خوب بود،امیدوارم موفق باشید و رمانای بهتری بنویسید

    ۳ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    تشکر عزیزم. ممنونم از نظراتتون🙏🌹🌱

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    الان تو شوکم چون واقعا انتظار همچین پایانی نداشتم مرسی عزیزم 😍گل کاشتی ❤️این داستان هم با همه خوبی و بدی هاش تمام شد خیلی ممنون 💋❤️و رفتار شکوه واقعا شوکم کرد اصلا انتظار همچین رفتاری نداشتم🙈

    ۳ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    💖💖💖

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    عالیییی عالیییی دمت گرم مرضیه جونم گل کاشتی خیلی خیلی قشنگ تمامش کردی😍واقعا ارزش صبر کردن داشت خیلی خوشحالم که رمانت ول نکردم و تا آخرش موندم چون واقعا بهم چسبید مرسی عزیزم 💋❤️

    ۳ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    ❤❤❤

    ۳ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    دستتت طلا عالی عالییی هرچی بگم کم گفتم😍خیلی برای سوگل خوشحال شدم 😍برای حامد و مهشید هم همینطور ممنون❤️💋بی صبرانه منتظر بقیه اثرات بی نظیر هستم عزیزم ❤️💋

    ۳ ماه پیش
  • مرضیه نعمتی | نویسنده رمان

    زرناز عزیزم ممنونم که پا به پای داستان با من همراه بودی و برام نظر گذاشتی. خوشحالم که پایان رو دوست داشتی و به دلت نشست. دوست دارم همیشه در بین خوانندگان علاقه‌مندم ببینمت🙏❤🌹

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید