پارت صد و سی و چهارم

زمان ارسال : ۱۵۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 12 دقیقه



فصل 62

حال امین رو به بهبودی می‌‌رفت. مجید به دیدنش آمد و بابت نجات جان نیلوفر تشکر کرد. امین باز هم شرمنده بود!

دو روز بعد من و مجید و نیلوفر برگشتیم تهران. قصد داشتیم هر چه سریعتر به عقد هم در بیاییم اما یک اتفاق غیر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.