پارت ده :

نگاهش روی برگهای پت و پهن نارنج بالای سرشان چرخی زد و طوری که انگار رویاهای شیرینش را لابلای شاخ و برگ درخت تماشا میکند لبخندی به لب گذاشت و گفت:

- یعنی ... مثلا من دلم میخواد برم استادیوم آزادی و فوتبال رو از نزدیک تماشا کنم. لباس آبی بپوشم و ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.