پارت بیست و دوم :

نشگونی از پای جفری گرفتم و با صدای آرامی بهش توپیدم:

-هیش زشته ادب رو رعایت کن.

راننده که مرد سن و سال داری هم بود با تاسف از توی آینه نگاهی به جفری انداخت و سرعتش را کمی، فقط کمی از حلزونی به لاکپشتی تغییر داد. تا وقتی که به مقصد برسی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.