یک غریبه به قلم حدیث افشارمهر
پارت بیست و دوم :
نشگونی از پای جفری گرفتم و با صدای آرامی بهش توپیدم:
-هیش زشته ادب رو رعایت کن.
راننده که مرد سن و سال داری هم بود با تاسف از توی آینه نگاهی به جفری انداخت و سرعتش را کمی، فقط کمی از حلزونی به لاکپشتی تغییر داد. تا وقتی که به مقصد برسی ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آذر
00جوووون یه پا کارگردانی واسه خودت😂