آقای ایگرگ (Mr.Y) به قلم مریم بهاور84
پارت ششم :
دستای یخزدهام رو میون گرمی دستش گرفت:
- میدونی دیگه آذر؟؟ به هر قیمتی که تموم بشه من پشتتم. واسه تو اینجام؛ هرچیزی که داریم مال همه؛ شادیامون. غم و غصههامون؛ دلتنگیامون... شکایتامون همش... .
سرمو تکون دادم.
- صدرا اگه من نداش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
الن
00بهترین رمانی هست که تا الان خوندم.