هوده به قلم مهدیه سجده
پارت نهم :
بهنود بی حرف سمت آرش چرخید، بازویش را از روی کت مارک و خوش رنگ سرمه ای طرح برجسته اش چنگ زد و همانطور که لبخند کمرنگش با ابروهای گره خورده در هم آمیخته بود با گفتن «راحت باشید الان برمی گردیم!» چشم از تهام گرفت و او را همراه خودش به اتاق کارش کشاند.< ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
میم
00با قدرت تمام پیش به سوی پارت های هیجانی دیگر