
رمان معمایی مرد ممنوعه
در شهری که قوانین سفت و سخت بر همه چیز حاکم است و هر کس جای خود را میداند، سایهای مرموز به نام «مرد ممنوعه» حضور دارد. کسی از گذشتهاش خبر ندارد؛ نه میداند از کجا آمده، نه چرا همه از او دوری میکنند، و نه چرا هیچ چشمی یارای نگاه کردن به او را ندارد. برخی او را جنایتکار میدانند، عدهای قربانی، و برخی دیگر معتقدند او تنها یک افسانه است که وجود خارجی ندارد. اما زمانی که رها، خبرنگاری جسور و کنجکاو، تصمیم میگیرد پرده از این راز بردارد، ناخواسته قدم به دنیایی میگذارد که نباید. دنیایی که در آن، حقیقت به مراتب خطرناکتر از دروغ است، عشق پیچیدگیهایی فراتر از نفرت دارد، و نزدیک شدن به «مرد ممنوعه»، میتواند به بهای جان او تمام شود. این رمان عاشقانه و پر رمز و راز، شما را به سفری پرهیجان در دل ناشناختهها دعوت میکند.

رمان معمایی سایه ی لیلا
لیلا زن بیوهای که با نگاه بد مردم محلهاش روبرو هست و از قضاوت های مردم در عذابه. با ورود غریبه ای مرموز به زندگیاش داستان زندگیاش تغییر میکند غریبهای که همیشه هواشو داره و اونو به زندگی امیدوار میکنه ولی خودشو نشون نمیده و از طریق مجازی با لیلا در ارتباطه.

رمان معمایی نوازنده ی خاموش
من حمیدم. یه مرد عاشق... اما اون شب لعنتی، همه چی عوض شد. وقتی با زنی که عاشقشم دعوا کردم، انتظار نداشتم وقتی شب برگردم، جنازهی اون، وسط خونهم افتاده باشه... قتل؟ آره... یه قتل واقعی. و قاتل؟ درست کنارم نفس میکشید. یه زن بود. مرموز، فریبنده، و خطرناکتر از هر چیزی که فکرشو میکنی. من قراره طعمهی بعدی باشم؟ یا... بازی رو به نفع خودم برمیگردونم؟

رمان معمایی خیال پرند
افرا دچار مشکل بغرنجی شده است. مدتیست که نمیتواند بعضی چیزها را پیدا کند و بعضی وقایع را به خاطر آورد و وقتی با دستهای خونآلود هوشیار میشود آنگاه دیگر نمیتواند این بخشهای گنگ زندگیاش را سهلانگاری بداند.

رمان معمایی بهترین غریبه ات می مانم
نگار متهم به قتلی میشه که مضنون شماره یک ماجرا معلم سابق نگارهست. معماهایی که طی داستان رد پای یک عشق قدیمی رو در دل خودشون جا دادن، باعث میشن دوباره این دونفر باهم ملاقات کنن. آیا نگار میتونه بی گناهی خودش رو ثابت کنه؟ یا...

رمان معمایی نفس های تابوت
نفسهای تابوت قصه زندگیهاییست که بیربط به هم گره میخورند؛ قصه یک تصویر، یک صدا، یک بوی آشنا که در ذهن پریزاد جرقه میزند و او را به سفری در دل خاطراتی میبرد که شاید هیچگاه از آنِ خودش نبودهاند. غریبهای آشنا در مرز میان وهم و واقعیت پیدا میشود؛ مردی با نگاهی آشنا و رازی پیچیده. برای رسیدن به حقیقت، پریزاد مجبور میشود به روانشناس مرموزی پناه ببرد که او را با خودش، گذشتهاش و پازلی از هویتهای پنهان روبهرو میکند. پریزاد باید خودش را دوباره کشف کند… اما آیا حقیقت همیشه آنچیزیست که آرامش میآورد؟

رمان معمایی حکومت زنان
مارال دختر مورد علاقه پدر و طرد شده از خانواده پرجمعیت با شخصیتی کنجکاو، عاقل و گاهی سرکش اتفاقی وارد خانه متروکه و نفرین شده محله خود می شود خانه ای که پس از غروب آفتاب تک چراغی در میان باغ روشن می شود و صدای فریاد محله را فرا می گیرد آیا مارال می تواند از آن خانه بدون عواقب فرارکند یا اصلا می تواند راه خروج را بیابد...؟!

رمان معمایی گرداب خونین
آیلین قصه ما زندگیش خاکستریه. زندگیش پر از اتفاقای رنگی رنگی نیست. چیزی از خنده های سرخوش و مستانه نمیدونه، چون خندیدن بلد نیست. آیلین یاد گرفته مرهم زخمای بیشمارش باشه، نه این که صبر کنه بقیه مسکنش بشن. داستان ما در مورد دختریه که ژن و هورموناش میگه که اون یه دختره. داستان ما در مورد دختریه که شبیه هیچ کدوم از دخترای اطرافمون نیست. از گذشته اش فرار کرده و حالا متوجه شده که یه عده دنبالش افتادند تا بکشنش. گذشته ای که ازش فرار کرده بود، اومده تا جونشو بگیره. حالا آیلین چی کار میکنه؟ باز هم از گذشته فرار میکنه یا با گذشته مرگبارش رو به رو میشه؟

رمان معمایی کالکانتیت
چه حسی داره وقتی بفهمی زندگی که داشتی، همش متعلق به یه شخص دیگه بوده، تو فقط بار خاطراتش رو به دوش میکشی! لونا دختری که با ورودش به نیویورک، زندگی آبی بی دردسرش تبدیل به آبی کالکانتیت میشه، همه چیز از وقتی شروع میشه که پا به آسایشگاه عجیب رایموند میزاره، جایی که تیمار توش حکومت میکنه، در این فاصله با حقایقی روبه رو میشه که...

رمان معمایی پادشاه جاده ها
شیدا، دختری جوان و پرشور، که به شدت عاشق مسابقات اتومبیلرانی است. او همیشه رویای پیوستن به تیم پادشاه جادهها را در سر داشته و حالا فرصتی برای تحقق این رویا پیدا کرده. تیم پادشاه جادهها، با شهرتی جهانی، فراخوانی برای جذب رانندهی جدید منتشر کرده و شیدا مصمم است که در این مسابقه شرکت کند. او ساعات زیادی را صرف تمرین و آموزش میکند و به دنبال راهی برای اثبات تواناییهایش است. اما در این میان، زندگی شیدا با ورود ارشا، پسری مرموز و پر از راز، دچار تغییرات عجیبی میشود. ارشا نه تنها به فکر انتقام از پادشاه جادههاست، بلکه به نوعی به شیدا نزدیک میشود تا از او به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافش استفاده کند. او گذشتهای تاریک و پر از درد دارد که باعث شده تا نسبت به پادشاه جادهها احساس کینه کند. اما آیا شیدا میتواند بین عشق و انتقام انتخاب کند؟ آیا او قادر خواهد بود تا به آرزوی خود برسد؟ این رمان داستانی از عشق، خیانت، و رقابت است که شما را در دنیای پرهیجان مسابقات اتومبیلرانی غرق میکند و نشان میدهد که در جادههای زندگی، گاهی انتخابها سختتر از آن چیزی هستند که به نظر میرسند.