در باره دختری به اسم آیناز دختری که شاید غرورش اولین چیزی باشه که بقیه ازش میبینن وشاید حرکاتش اونو آدم خود پسند نشون بده ولی بر خلاف ظاهرش اون قلب پاکی داره ظاهرش مثل ماسکی که نمیخواد کسی به روح شیشه ایش پی ببره تاحالا عاشق نشده و از نظرش پسری که لیاقت توجه داشته باشه خیلی کمه...

ژانر : عاشقانه

تخمین مدت زمان مطالعه : ۷ ساعت و ۶ دقیقه

مطالعه آنلاین غرور، عشق، غیرت
نویسنده: آیناز

ژانر: #عاشقانه

خلاصه:

در باره دختری به اسم آیناز دختری که شاید غرورش اولین چیزی باشه که بقیه ازش میبینن وشاید حرکاتش اونو آدم خود پسند نشون بده ولی بر خلاف ظاهرش اون قلب پاکی داره ظاهرش مثل ماسکی که نمیخواد کسی به روح شیشه ایش پی ببره تاحالا عاشق نشده و از نظرش پسری که لیاقت توجه داشته باشه خیلی کمه...

چه حس قشنگیه وقتی میشی مَحرمِ دل یکی

یکی که بهش اعتماد داری ..

بهت اعتماد داره ..

از دلتنگی هاش برات میگه ..

از دلتنگی هات براش میگی ..

آروم میشه ..

آروم میشی ..

حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه ..

این حس مثل قطره های بارون پاکه

اگه خاکم اگه سنگم

اگه دلتنگم با خودم با تو و با این فاصله میجنگم

اگه رودم با تو بودم

به تو دلبستم

بعد از این من بعد از این تو از همه خستم

اگه خاکمممممممممم

اگه سنگمممممممممم

اگه دلتنگمممممم

با خودم با تو و با این فاصله میجنگم

اگه رودم با تو بودم به تو دلبستم

من از این من من از این تو از همه خستم

اگه بغضم اگه گریه

اگه میبارم

کی میدونه سر روی دوش کی میذاره؟

آی خدا نفسای من سرگردون

به همون روز تولد من و برگردون

گل و پرپر کن عزیزم چشام وتر کن

من و باور کن عزیزم من و باور کن

آی خدای نفسای من سرگردون

به همون روز تولد من وبرگردون

اگه خاکم اگه سنگم

با خودم با تو لا این فاصله میجنگم

( اگه خاکم پویا بیاتی)

با آهنگ همخونی میکردم ، یک دستم روی فرمون یک دستم روی دنده بود چقدر من با آهنگ های پویا بیاتی آرامش میگرفتم به قول مامیم واقعا صداش سوز داره آدم باهاش دوست داره همدردی کنه .

تو افکار خودم بودم که هستی صداش و بلند کرد:

-فکر کنم اینجا جاشی همینجا نگهدار که جلو تر دیگه جا نیست .

-کجا؟

-پشت بی ام و خاکستریه

ترانه: نه آیناز خر نشی اونجا تنگه میزنی ماشین به این جیگری رو داغون میکنی

-همه که مثل تو دست فرمونشون افتضاح نیست عزیزمممممممم

ترانه یک چشم غره ای از آینه واسم اومد که خندم گرفت آخه این تران خانوم تا حالا امکان نداشته ماشین و ببره سالم برگردونه

هستی: راست میگه تران، یادت رفته دفعه پیش ماشین زن عمو رو داغون کردی حالا داغون کردی به درک زدی به یک بنزه سان روف هم آبروی خودت وبردی هم زن عمو مجبوره از بیمش استفاده کنه.

ترانه داشت حرص میخورد ، از ماشین پیاده شد دستشو گذاشت روی شیشه طرف هستی :

بار آخرتون باشه از دست فرمون من ایراد میگیرین

به طرف هستی برگشت و گفت :

و شما هستی خانوم خیرات سرت دختر عمومی به جای اینکه پشتم باشی همش واسم سوسه میای دفعه دیگه به قول نازنین(خواهرم) یک اجیکسو میام حساب کار دستت بیاد.

بعد نیش خندی زد رفت اون طرف خیابون

من و هستی یک نگاه به هم کردیم :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا این چرا پاچه گرفت؟-

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی شونه ای بالا انداخت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخه بعد اون تصادف دیگه عموم بهش ماشین نداد حرصش گرفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده ای کردم ماشین و از دوبله در آوردم رفتم سمت بینوه یک نگاه بهش انداختم کسی توش نبود کاش بود میگفتم یکم جلو تر بره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

موازی با بینوه جیگره واستادم دنده عقب گرفتم رفتم تو پارک یکم جلو عقب کردم قشنگ مماس با جدول پارک کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه یک نگاه بهم کرد و گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

میگم آیناز تو هیچیت واز مامانت به ارث نبردی نه چشای به خوشگلی مامانت نه اخلاقه درست حسابی نه سفیدی مامیت باز خوبه پارک دوبله و دست فرمونت و از مامیت دست و پا شکسته به ارث بردی وگرنه شک می کردم افسانه جون مامیت باشه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشتم میترکیدم دختره ی پروو گوشش و گرفتم یکم تابوندم تو چه زری زدی عزیزممممم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-من ...من هیچی بابا گفتم چقدر خوبه که علاوه بر زیبایی شرقی مامیت و اخلاقه خوبشون دست فرمونم به ارث بردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آها حالا شد قبلش بد شنیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستم و از گوشش برداشتم دستش و به گوشش گرفت یکم زیرلبی فحشم داد ولی من خودم وبه نشنیدن زدم .از ماشین پرید پایین.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آینه کوچیکمو از کیفم در آوردم یک نگاه به خودم کردم آرایشم مات ، کم و دخترونه بود دستی به شالم کشیدم مرتب کردم موهام همیشه انقد میکشیدم که نیاز نباشه مثل بعضی ها همش دستم به شالم باشه و با عشوه موهام و درست کنم که یک وقت تو صورتم نیاد!!!‍

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از ماشین پیاده شدم ماشینم 206 مشکی بود که مادر جونم ،عشق خودم واسه تولد 18 سالگیم واسم خریده بود قربونش بشم....

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با هستی به سمت تران رفتیم تا مارو دید پشت چشم نازک کرد و جلوتر از ما راه افتاد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمتش رفتم دستش و محکم گرفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چته دیوونه دستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وقتی با دوستات بیرون میای باید کنارشون راه بری نکه سرت و مثل یابو بندازی جلوتر بری

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه با تعجب بهم نگاه کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آیناز یک سوال بپرسم ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بپرس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تاحالا شده ناز کسی رو بکشی یا از کسی معذرت بخوای؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکم فک کردم سری تکون دادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تاحالا شده از دل کسی در بیارم ولی نه که، ازش معذرت بخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گفتم چون یاد نمیدم تاحالا حداقل از ما معذرت خواسته باشی همیشه حتی اگه تو مقصری ما معذرت میخوایم...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمام و تو هم کشیدم اون قدر غرور داشتم که خودم و خوار نکنم و جلو کسی سر خم کنم ممکنه عذر خواهی نکنم ولی همیشه تو دلم شرمنده میشم و سعی میکنم با کارام معذرت بخوام خوب اینم یکی از خصلت های بد منه دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک دفعه با دیدن یک مانتو تنه مانکن اخمام باز شد به جاش خنده اومد رو لبم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای بچه ها اون مانتو رو نگاه کنید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با حرف من، هستی و تران سرشون و برگردوندند و مانتو نگاه کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی:معرکه چقدر شیکه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران: آره من این و میخوام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بریم تو اگه سایزمون وداشت بگیریم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانتو سرمه ای بود که فون و چسب بود جای سینش با نخ های مشکی سرمه ای روشن و آبی طرح داشت انگار روش کت میخورد جای شونه هاش از همون طرح ها کار شده بود و کمربندی از جنس مانتو داشت که اونم از همون طرح هامیخورد در عین سادگی شیک بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باهم داخل شدیم مغازه بزرگی بود سه تا پسر فروشندش بودن یکی از پسرا با اومدن ما به سمتمون اومد قدش حدود180 بود لاغر بود صورت استخونی داشت ،بینی استخونی چشای درشت مشکی، جذاب بود شلوار سرمه ای چسبون کتون با تیشرت سرمه ای پوشیده بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام خانوما خیلی خوش اومدین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک نگاه بهش کردم که دیدم درسته داره قورتمون میده با اون لبخند کزاییش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اخمام و تو هم کشیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ممنون میخواستیم اون مانتو سورمه ای که پشت ویتیرین تن مانکنه امتحان کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله خواهش میکنم فقط متاسفانه از اون یک سایز واسمون مونده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اه به خشکی شانس

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چه سازی واستون مونده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک نگاه به من از بالا تا پایین کرد بعد به هستی بعدم به تران

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-فک کنم فقط باید تن شما بشه چون سایز 38 ش مونده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد دوباره لبخند مزخرفش و بهم زد و مانتو رو طرفم گرفت با اخم یک قدم رفتم جلو و مانتو رو از دستش چنگ زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به سمت پرو رفتم در و بستم و مانتو رو تنم کردم خیلی شیک بود پسره مزخرف با اون چشاش، کثافت فهمید قشنگ کیپ تنمه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آخه هستی تپل بود ولی خوش تیپ بود صورت بانمکی داشت بینی عروسکی که اولین چیز که تو صورتش به چشم میومد همین بینی خوشگلش بود ، قدش 162

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه خیلی لاغر بود 45 کیلو قدش حدود 158 اولین چیز تو صورتش گونه های برجستش تو چشم بود .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم وزنم 55 قدم 167 بود تو صورتم لبام بود که تو پر وقلوه ای بود و صورتی همیشه بابت این لبا خدا رو شاکر بودم گونه هام برجسته بود و چشام درشت وکمی کشیده رنگش قهوه ای روشن ابروهام کمونی بود بینی معمولی داشتم که اصلا ازش خوشم نمیومد. پوستم گندمی بود......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تقه ای به در خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدای هستی میومد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آیناز پوشیدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

در و باز کردم اول هستی اومد جلو :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خیلی بهت میاد فیت تنته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران هستی رو کنار زد اومد جلو آروم گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- این پسره یک چیزی میدونست .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

درو بستم سریع لباسم و عوض کردم اومدم بیرون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره با لبخنده مکش مرگما بهم نزدیک شد :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چطور بود؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ممنون برش میدارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میدونستم فقط برای شما دوخته شده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همون موقع در مغازه باز شد برگشتم طرف در یک پسر حدود 26 27 ساله قد بلند حدود 183 یا 184 چهار شونه هیکل توپ، پوست برنز شلوار راسته مشکی کالج های سرمه ای ، تی شرت جذب سرمه ای با خطای مشکی که به خوبی بازو های ورزیدشو به نمایش میذاشت چشای درشت مشکی بینی متوسط لبای پر با ته ریش کمی که رو صورتش داشت و اون ابرو های پر مشکی که خدادای تمیز بود واقعا جذابش کرده بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عینک پورشه شو بالای سرش گذاشته بود موهاش مشکی بود به طرف بالا وکج برده بود با اون ساعت سواچ دستش معلوم بود که وعض مالی توپی داره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بدون اینکه نگاهی به کسی بندازه راست رفت طرف یکی از فروشنده ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام سینا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به سلام آقا آرتام چطوری داداش؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

عجب تیکه ای این پسره برگشتم طرف تران که داشت غش میکرد ، هستی یک سلقمه به من زد و با چشم وارو به پسره اشاره کرد چشک غره بهش اومدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چشم ازش گرفتم و برگشتم طرف پسره ، عوضی داشت با چشاش قورتم میداد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به پوزخند زل زدم تو چشاش :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-همیشه آنالیزور خوبی هستید و با چشاتون طرف و میکاوید ؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احساس کردم پسر خوشتیپه بهم نگاه کرد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باخنده یک قدم اومد جلو اخمام و کشیدم تو هم واز جام تکون نخوردم با نگاه سردم زل زدم تو چشاش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه واسه هر کی فقط واسه آدمای خاص

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

منم یک قدم اومدم جلو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-واسه اینکه بتونی آدمای خاص رو آنالیز کنی باید خودت خاص باشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک قدم رفتم عقب و به دور و برم نگاه کردم و از عمد یک نگاه سرسری به همه پسرایی که تو فروشگاه بودن مخصوصا جیگره انداختم و دوباره به پسره نگاه کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-و من اینجا آدم خاصی نمیبینم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و دوباره پوزخنده صدا داری زدم و ساک مانتوم و از رو پیشخوان که حسابش کرده بود برداشتم و بدون اینکه به پسره که تو بهت بود دوباره نگاه کنم به طرف در رفتم و در آخر صدای یکیشون و شنیدم که گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- سعید خورد تو پرت داداش؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا تو باشی که اول ببینی طرف اهلش......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بقیش و نفهمیدم و با بچه ها از در اومدم بیرون از اینکه کنفش کردم خیلی خوشحال بودم .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اول تران به حرف اومد:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- وای آیناز دمت گرم حاش و گرفتی ،اساسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی : وای پسر جیگر رو دیدی عجب تیکه ای بود وای وقتی داشتی به پسره تیکه مینداختی یا یک غروری زل زده بود بهت.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خنده ای کردم و باهم گشتی تو پاساژ های سجاد زدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی یک کیف ورنی مشکی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران یک تونیک قهوه ای که روش عکس دختره کره ای چاپ شده بود ، خریدن باهم به طرف کافی شاپ فنجون رفتیم،من قهوه اسپراسو سفارش دادم و هستی کاپوچینو و تران شیر قهوه دور وبرمون پر از دختر پسر بود کمتر خانواده به چشم میومد یا بهتره بگم اصلا خانواده ای نبود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

4 تا پسره اعتماد به سقف، پشت یکی از میزا نشسته بودن و همش به ما نگاه میکردن و حرف میزدن و گاهی خنده های بلندشون گوش فلک و پر میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

باخنده یکیشون به سمت ما اومد و با لبخند سری تکون داد وسلام کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هرسه تامون فقط نگاش کردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-فک کنم یک خانومه خوب باید جواب سلام و بده اینطور نیست ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هرسه تامون با اخم فقط نگاش میکردیم یک لبخندی زد و بر گشت طرف تران این پسره چرا انقد نمکی فک کرده خیلی خوش خندست رواااانی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از تو جیبش یک کارت در آورد و گرفت طرف تران

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-این شماره منه عزیزم اسمم فرزاده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران پوزخندی زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره جا خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب نداره تا حالا کسی بهت شماره نداده بدونی الان باید چیکار کنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد دوباره خندید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره حدود 24 سالش بود قدش بلند بود خیلی خوشتیپ بود ولی قیافه ی معمولی داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از جام بلند شدم هر دوتاشون از جاشون بلند شدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره دوباره دستش وطرف تران دراز کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اشکال نداره عزیزم تا حالا کسی بهت شماره نداده بدونی باس چیکار کنی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من الان بهت میگم کارت لای انگشت وسط و اشارش بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الان باید ازم بگیری و بگی مرسی فرزاد جون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران داشت خون خودش و میخورد ولی در عین حال پوزخندی زد و گفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-از اونجایی که تا حالا کسی بهم شماره نداده ترجیه میدم واستم تا یک آدم عالی با درجه شعور بالا و فهم و درک والبته باسواد و خوشتیپ (نگاهش و از بالا تاپایین پسر چرخوند ) والبته خوشگل بهم شماره بده منم با خوشحالی شماره رو بگیرم بگم مرسی عزیزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسره با عصبانیت داشت به تران نگاه میکرد تمام افراد حاضر داشتند مارو نگاه میکردند ترانه قدمی برداشت نرسیده به در پسره با صدای بلند که معلوم بود حرصی گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-امثال شماها رو خوب میشناسم منتظرین شاهزاده سوار بر اسب سفیدتون خر پول باشه تا فقط بتیغینش ( هرسه تامون از عصبانیت در حال انفجار بودیم) دخترای حاضر شروع کردن با عشوه خندیدن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باید بهت بگم بچه تو که از پایین شهر پاشدی اومدی تا پسرای بالا شهر و بتیغی و پولی به جیب بزنی اگه میفهمیدی ماشینم چیه زود تصمیم نمیگرفتی بعد نیشخندی زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسرا زدن زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران خندید و دو قدم به سمت پسره برداشت پسره اول تعجب کرد ولی بعد خندید و اونم جلو اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میدونستم عزیزم بیا اینم شماره ، منتظر زنگت هستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران دستش و سمت کارت برد ولی تو هوا نگهش داشت و به جای اینکه کارتو بگیره با عصبانیتی که ازش سراغ نداشتم دستش و بالا برد و با صدای بدی روی صورت پسره پایین آورد پسره سرش چرخید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میدونی لیاقت امثال تو چیه ؟ همون دخترای پایین شهری که بزک و دوزک میکنن و با عشوه هاشون امثال بی لیاقتی مثل تو رو میتیغن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران مثل بید میلرزید پسره هنوز تو بهت بود پسرا داشتن به سمت دوستشون میرفتن منم گفتم الان که دعوا بالا بگیره دست تران و گرفتیم و با سرعت از اونجا بیرون زدیدم تران داشت گریش میگرفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سرعت به سمت ماشین رفتیم همونطور هستی داشت باهاش حرف میزد تا آروم باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تا ماشین و دیدم در و باز کردم ترانه عقب نشست.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به پشت ماشین نگاه کردم یک سمند از پشت چسبونده بود به ماشین جلو هم که بی ام و بود و من بهش چسبونده بود آهی کشیدم با عصبانیت در ماشین و باز کردم ودر محکم بستم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی: چه خبرته به ماشین خودتم رحم نداری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یکی از پشت چسبونده به ماشین چجوری بیام بیرون از پارک؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی برگشت عقب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای آره میخوای چیکار کنی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جز انتظار کار دیگه میتونم بکنم؟؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نیم ساعت بود تو ماشین منتظر بودیم یکیشون بیاد حسابی عصبی بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یک دفعه دزدگیر بی ام و روشن خاموش شد به سرعت سرم و برگردوندم که گردنم صدا داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بچه ها این همون جیگره نیست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی: چرا این بی ام و مال اینه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران که تا الان ساکت بود سریع چشاش و چرخوند

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ای جانم گفتم عجب جیگریه واقعا برازندشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوق

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کوفت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومد سمت ماشینش بدون اینکه به ما نگاه کنه با پرستیژ خاص خودش در وباز کرد و نشست خوشحال شدم الان راه میفته ولی دیدم یک پسره همسن و سال خودش بسیار خوش پوش اومد سمتش جیگره پیاده شد باهم دست دادن و یک پلاستیک بهش داد .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و دوباره درو بست اااااا؟؟؟؟ این داره میره ؟؟؟؟؟؟کجااااااااا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-از ماشین پیاده شدم در ومحکم بستم میدونستم که هستی داره حرص میخوره به سمت پسره رفتم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- آقا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

آرتام برگشت یک لحظه موندم چه چشایی داشت وای هستی کجایی بیا من وبگیر وای مامان داره میاد جلو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همچین با حرص و اخم گفت که یک قدم رفتم عقب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چی میخواستم بگم خدا وای یادم رفت داشتم فکر میکردم چی میخواستم بگم همینطور داشتم تو چشاش دنبال یکم هیزی میگشتم ولی عجیب که بیشتر داشت با تمسخر نگام میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

لباش تکون خورد به لباش خیره شدم چه لبایی وسوسه برانگیزه.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ها من چی گفتم؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دستش و جلوم تکون داد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هی خانوم کجایی؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد دست به سینه شد پوزخندی زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیزی هم مونده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب نگاش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

احساس کردم چشاش خندید ولی فقط یک لحظه دوباره خشن شد صد رحمت به قبلش بابا این و با یک من عسلم نمیشه خورد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میگم چیزی هم ازم مونده؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بهت داشتم نگاش میکردم چی میگه این؟؟؟ بعد یک دفعه متوجه حرفش شدم اول خجالت کشیدم ولی بعد عصبی شدم بیشعور

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم وآوردم بالا نگاه سردو یخیمو با خونسردی بهش دوختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از تغییر سریعم تعجب کرد.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نگاهم و از بالا تا پایینش چرخوندم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-از اولم چیزی نداشتی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نیشخند زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-من بودم داشتم با عشوه نگات میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعد روش و بر گردوند و به 2 قدم بر داشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-واستا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشت یک ابروشو داد بالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جانممم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

صدام و صاف کردم 2 قدم رفتم جلو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میشه لطف کنید ماشینتون یکم جلو تر ببرین؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

واقعا داشت شاخ در می آورد الان با خودش میگه این دختره تعادل نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست به سینه شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جا خوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حرفم و درست میکنم ماشینت و ببر جلو تا داغونش نکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اومد جلو فاصلش باهام نیم سانت بود سرم وآوردم بالا تا ببینمش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چی گفتی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با اینکه ازش ترسیدم ولی بازم محکم واستادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-گفتم یا ماشینت و برمیداری یا ماشین نازنینت و میفرستم اوراقی یک ضربه هم بخوره میدونی که میره گورستان ماشینا؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اونوقت کی میخواد همچین کاری کنه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مننننننننن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همچین محکم گفتم خودم موندم با اینکه از ترس غالب تهی کرده بودم ولی خودم و نباختم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جرات نداری بچه بگو بزرگترت بیاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پوزخندی زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خودت خواستی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دست به سینه شد یک قدم رفت عقب باز اون نیشخند مسخرش رو لبای خوشگلش بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار ماشین شدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی : چیکار میکنی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ماشین و روشن کردم دنده رو عوض کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه: خریت نکن آیناز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این بچه سوسول فک کرده با بچه طرفه حالیش میکنم هنوز آیناز و نشناخته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چرا چرت و پرت میگی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داشت با تمسخر نگام میکرد دوستش یک چیزی گفت بهش که هم خودش خندید هم اون پوزخند زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جری شدم دیوونه شدم هیچ کس اجازه نداره من و تحقیر کنه احساس کردم غرورم داره له میشه چیزی که هیچکی جرات این کارو نداره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پام و گذاشتم رو کلاژ آروم برداشتم پام وگذاشتم رو گاز ماشین با صدای بدی به ماشین رو برویی برخورد کرد و رفت جلو، تران آروم جیغ زد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی داشت چشاش از تعجب در می اومد دوست آرتام با تعجب و دهن باز من و نگاه میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

و اما خود بیشعورش با خونسردی و کمی تعجب که تو چشاش بود بهم زل زده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دنده عقب گرفتم و از پارک اومدم بیرون عقب ماشینش داغون شد البته فکر کن مال من داغون تر شد ماشین خوشگلمممممممممممممم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم تو صورتش نگاه کردم از تو کیفم یک تراول 50 یی درآوردم، پرت کردم جلوش اینم واسه اوراقی بعد پوزخند زدم پام و گذاشتم رو گاز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از تو آینه نگاش کردم از قیافه خونسردش عصبانیت فوران میکردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زدم زیر خنده انقد خندیدم که از چشام اشک اومد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

برگشتم سمت بچه ها

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب و دهن باز داشتن نگام میکردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چتونه جن دیدید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی: روانی ندیده بودم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه: روانی دختره خل و چل این چه کاری بود الان پلاکت و برداشته کمه کم خسارتش 20 تومن میشه داری بدی؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هستی:-شرط میبندم بابات نذاره دیگه به ماشین نزدیک بشی چه برسه به اینکه بشینی پشتش.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترسیدم خیلی هم ترسیدم ولی بازم ماسک غرورم و به صورتم زدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مهم نیست بیخیال

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران و هستی رو رسوندم از اون اتفاق 2 هفته میگذره بابام وقتی فهمید عصبی شد خوبه حالا نگفتم از دستی زدم فقط گفتم حواسم نبود خوردم بهش ولی به مامیم گفتم مامانم اولش تعجب کرد ولی بعد خندید دلش و گرفته بود مامیم یاد خودش افتاده بود چون موقع خودش وقتی هم سن من بوده :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رفته بودن با خالم پمپ بنزین که یک کامیون بوق زده برو کنار مامانم هم اشاره کرده جانیست نمیبینی 2 تا از این گردن کلفتا از ماشین پیاده میشن : -آبجی بزن کنار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خالم داشته غالب تهی میکرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نمیبینین جا نیست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-جامیشی برو کنار تر

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مامانمم شیشه رو میده بالا و توجهی نمیکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتاشون میرن از پشت ماشین و میگیرن میذارن کنار

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بله این مامان ما یک خانوم بلایی بوده عین منننننننننننننن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بابام ماشین و داد تعمیر 300 تومن دستمون خرج گذاشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رینگ مای بل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رینگ مای بل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

.......

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو عالم خواب بودم خواب و بیداری قاطی شده بود وای این صدا چرا داره از تو کلاس میاد نه بابا دارم خواب میبینم مطمئنم ولی پس این صدای انریکه از کجاست؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع چشام و باز کردم گوشیم بود که داشت خودکشی میکرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هستی: سلام خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام مرسی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خواب بودی ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-تو که عادت داری همیشه من وبیدار کنی منم عادت کردم دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باید بیدار میشدی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خواهش میکنم این حرفا چیه باید بیدار میشدم عزیزم خودتو ناراحت نکن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اگه خندتون تموم شد عرضتون وبگین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-امر کنم خدمتتون که ...................

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-الان داری فکر میکنی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-دقیقا........

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پس وقتی فکرات و کردی بزنگ فعلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشی رو قطع کردم و گذاشتم رو سایلنت دوباره داشت خوابم میبرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

که صدای نخراشیده ی تلفن بلند شد ای خداااااااااااااا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام عزیزم ظهرت بخیر گلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای هستی چی میخوای بدو بگو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وا دوستام دوستای قدیم یکم عطوفت داشتن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بفرمایید عزیزم چیکاری دارید که من و از خواب قشنگم بیرون کشیدید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالا داشتی خواب چی میدید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-داشتم خواب عروسیتو میدیدم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عزیزم برو بخواب تو چرا بیدار شدی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-هستی، جون هیوا بگو چیکار داری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اگه هیوا بفهمه من و به جون خواهرم قسم دادی جرت میده ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-قطع کنم؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-نه ، میخواستم بگم حاضر شو بریم بیرون یکم دور بزنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

کمی فکر کردم فکر بدی نبود ، خیلی وقت بود باهم بیرون نرفته بودیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه 45 دقیقه دیگه،دم خونتونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به تران هم بزنگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه بذار ببینم یاسی هم میاد یا نه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اکی فعلا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گوشی رو برداشتم زنگ زدم یاسی، دختره شکننده و جوشی که سر مسائل کوچیکم حرص میخوره

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قدش حدودای منه، وزنش 52 ،لاغر چشای کشیده مشکی بینی متوسط لبای باریک ، پوسته گندومی مایل به سفید ولی ابروهاش واقعا قشنگ بودن پر و مشکی .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-بله؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام یاسی جون خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام آیناز تو خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باز که مینالی تو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ولش بابا حوصله ندارم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-میای بریم بیرون؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-کجا ؟ با کی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- با ترانه و هستی بریم یک آبمیوه ای کوفت کنیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- امروز قراره یاسر و مژگان بیان شرمنده نمیتونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اشکال نداره عزیزم خدافظ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خدافظ عزیزم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یاسر داداشش بود که تازه عقد کرده بود؛ اسم زنش مژگان . یاسی عاشق مژگان بود.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

زنگ زدم تران گفتم تا 1 ساعت دیگه جای خونشونم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سریع رفتم با مامیم هماهنگ کردم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مانتو مشکیمو که جدید خریده بودم با شال مشکی شلوار لی سرمه ای و کفشای مشکی سرمه پوشیدم کیف فانتزی مشکیم و هم برداشتم به صورتم تو آینه نگاه کردم یکم مداد مشکی زیر چشام با رژ مات و کرم . خوب شده بودم همیشه در همین حد آرایش میکردم بیشترش احساس میکردم مصنوعی شدم و اما اگه آرایش نمیکردم یک اصطلاح هست که میگه :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترک عادت موجب مرضه بلههههههههههههههه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پریدم تو پارکینگ با ریموت در وباز کردم ماشین و روشن کردم دنده عقب گرفتم اه باز این لندهور اینجا پارک کرده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این همسایه بالایی های ما از اون آدمای بی فرهنگ و پولدار تو دور و زمون الانن. از همشون بدم میاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

به بدبختی دنده عقب گرفتم منتظر شدم در بسته شه ، در خونه بغلی باز شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پسرشون که حدود 25 26 سالش بود از خونه اومد بیرون شلوار فاستونی طوسی پیراهن چهارخونه مشکی طوسی کالج مشکی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

قدش 178 اینا بود لاغر اندام بود ولی میشه گفت خوشگله

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سوار 206شش شد چشش به من افتاد سرم و برگردوندم تا دیدم در بسته شده پام و گذاشتم رو گاززززززززززززززززززززززززز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با سرعت از کوچه اومدم بیرون از خونه ما تا خونه هستی 5 دقیقه راه بود سریع رسیدم تک زدم بیاد پایین نگاش کردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

همیشه خانوم و باوقار بود ، مانتو سبز که انگار روش جلیقه میخورد و طرح های سبز مشکی داشت با کمربند قهوه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روسری مشکی که خیلی بهش میومد شلوار مشکی که از بغل روش نگین داشت تا بالا و کفشای لژ مشکی صورتش و فقط کرم زده بود با یکم ریمل

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

نازش کرده بود، در باز کرد نشست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام خوبی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-سلام مرسی کجا قراره بریم مهمون تو؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-واستا واستا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با تعجب کنار خیابون واستادم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیه ؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اگه قرار از من سواری بگیرین من نمیام

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

وا خل شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یعنی چی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-یعنی اینکه من فقط مهمونم نه میزبان

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندیدم دختره دیوونه و ببین باز شیطنتش گل کرد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببینم میتونیم به گردن تران بندازیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آرهههههههههههههه موافقم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تو چراغ قرمز بدیم داشتیم با هم بحث میکردیم که چجوری به گردن تران بندازیم که یک ماشین پر پسر ادیسون، توش بودن وبا لبخندای چندش نگامون میکردن، هستی شیشه رو داد بالا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

یکی از پسرا شکلک در آورد و اشاره زد شیشه رو بده پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-پوزخندی زدم تو رو خدا ببین یک مشت داهاتی به جون ما افتادن..

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حالا خوبه همین دوهفته پیش بود که بی ام و خوشگله رو داغون کردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با یادآوری اون آرتام چندش صورتم جمع شد ولی عجیب بر خلاف قیافه جیگرش اخلاقش داغون بود نکبت .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-حرص نخور چاق میشی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بعدم هرهر زد زیر خنده

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-مرررررررررگ

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خندش و خورد و ساکت شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

رسیدم دم خونه تران با دو اومد پایین به قول مامیم خاله ریزه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روسری آبی سفید سرش کرده بود مانتو آبی که زیرش یک بلیز سفید میخورد و بلندیش فقط تا روی زیپ شلوارش بود جلیقه روش تا زانوش بود شلواره لی آبی، کفشای تخته مشکی ، موهاش وبرده بود بالاجمع کرده بود

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

پرید تو ماشین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به سلام خانومای خوشمل خودم آماده این بیام یک لقمه چپتون کنم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

دوتامون برگشتییم عقب و با اخم نگاهش کردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چیزه.... میگم میخواین شما بیاین منو یک لقمه چپ کنین؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با این حرفش هر سه به خنده افتادیم خونه تران تو محل ریس بود و دور دور باید از اونجا رد میشدیم تو چراغ قرمز ریس بودیم که سه تو بچه سوسول که دستشون تو جیب باباهاشونه توی یک اسپورتج سفید نشسته بودن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به سلام به خواهرای خودم ، خوبین عزیزانم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

راننده سرش و آورد جلو رو :

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشیم در خدمتتون

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

اون یکی دیگه شیشه رو داد پایین

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-اوه ...اوه ...برم تو اخمت خوشگلم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران خندش گرفت .

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

چراغ سبز شد بیکارا تا اول ریس دنبالمون افتادن و مسخره بازی درآوردن تا اینکه دیدن اهلش نیستیم سر دور برگردون دور زدن مسخره هاااااا

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب کجا بریم بچه ها؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران : من میگم بریم پالپ هستید؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

من هستی هم و نگاه کردیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-باشه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

خیابونا خلوت بود زود رسیدیم خدا رو شکر جای خالی زیاد بود سریع پارک کردم پیاده شدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سر یک میزه چهار نفره نشستیم.

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران گفت برید سفارش بدید دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وای من که انقد پام و رو کلاژ ترمز گذاشتم میسوزه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-خوب هستی تو برو

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-شرمنده من از این پسره خوشم نمیاد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

تران یک نگاه به ما کرد و شونه ای بالا انداخت و رفت تا سفارش بده من وهستی ریز خندیدیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ا؟ راستی این دختره رفت چی سفارش داد ما که هنوز نگفته بودیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه برگشت

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-چی سفارش دادی ؟ ما که هنوز نگفته بودیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ترانه خندید و با شیطنت گفت:

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-واسه هرسه مون شیر موز

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

ای خسیس...

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

از شیشه داشتم بیرون و نگاه میکردم یک بی ام و خوشگل طوسی پارک کرد خیلی شبیه همون بی ام و جیگره بود هرچی منتظر شدم صاحبش پیاده شه شانش خوشگلم پیاده نشد... صدای تران من و از کنجکاوی بیرون کشید

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ا ؟پاشو آیناز بگیر آمدست

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-به من چه چرا به هستی نمیگی؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جفتشون به من نگاه کردن

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

- برووووووووووووووووووووووووووو دیگه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-وا چتونه باشه رفتم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

روانی هااااااااااااااا، بچم افتاددددد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

جعبه رو برداشتم تشکر کردم هم برگشتم برم سمت بچه ها محکم رفتم تو یکی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-آخخخخخخخخخ بینیم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

گونم هم به شدت درد گرفته بود این کیه دیگه چقدر سفته

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

هم برگشتم ببینم کیه با دستش به جعبه زد و همه آبمیوه ها روم چپه شد

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

با بهت به لباسام نگاه کردم الان چیشد؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

سرم وبالا آورم اول چشم به لباش افتاد وای عجب لبایی بعد بینیش خوب تا اینجا که خوب بود تا رسیدم به چشاش ، چشام 4 تا شد و ناخداگاه دو قدم رفتم عقب

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بازم پوزخندش گوشه لبش بود یک پیرهن جذب آبی تنش بود با شلوار لی تنگ سرمه ای، کالج های سرمه ای

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

این...این... اینجا چیکار میکرد؟؟؟؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-ببخشید که بهم خوردی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

مرتیکه پروووووووووووو الان چه زری زد کثافت زده آبمیوه ها رو روم ریخته طلب کارم هست عوضیییییییییییییییییییییی

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

فکرم و به زبون آوردم

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-زدی آبمیوه ها رو روم چپه کردی طلبم داری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

-زدی ماشینمو داغون کردی طلبم داری؟

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

داره گرو کشی میکنه

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir

بادستم زدم به بازوش

دنیای رمان مرجع رمان های ایرانی و خارجی. https://novelonline.ir
شما به این رمان چه امتیازی میدهید؟
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.