مذهب عشق به قلم رویا ملکی نسب
پارت یازده :
آرمان تکان خفیفی خورد. حلقۀ دست لادن به دور کمرش را آرام گشود و لحاف را روی شانههایش کشید. به صورت غرق خوابش نگاه کرد که بهسان کودکی معصوم بود. موهای ابریشمی و لایتَش روی بالشت پخش بودند. مژههای بلند و حالتدار، بینی قلمی، لبهای صورتی و برجسته، پ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
مریم
10یکی بیاد به آرمان بفهمونه الان لادن ناموسشه. از فکر مهرتا بکشه بیرون.