پارت یازده

زمان ارسال : ۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

نخ را از دور گردنم پاره می کنم و بی محلش می کنم و به آشپزخانه پیش زن دایی می روم و دوباره با هم کلی به طاها و عکس العملش می خندیم.


صبح پنج شنبه، با رفتن طاها چشمانم را باز می کنم و آهی می کشم، دلم می خواست به کوه بروم اما از طرفی هم نم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.