پارت هشتم

زمان ارسال : ۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه

با این حرف طاها پدر و مادرش کلی قربان صدقه اش رفتند تا احیانا طاها از حسادت به من جوان مرگ نشود.


من و طاها سفره را جمع کردیم و خودمان هم ظرف ها را شستیم تا دایی و زن دایی استراحت کنند، خدا طاها را بعد از سال ها به آن ها داده بود و آن ه ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.