به دنبال شارلو به قلم زهرا صالحی (تابان)
پارت چهل و هشتم
زمان ارسال : ۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه
راهشان کماکان ادامه داشت. از بین خانهها که عبور میکردند، تازه متوجه خرابی وضع قبیله شدند. همه جا درب و داغان شده بود و سقف بیشتر خانهها فرو ریخته بود. جسدهای کلاغ اطراف هر جایی که قبلاً بیشتر کوتولهها تجمع میکردند، بیداد میکرد. چیزی را نمیشد انکار کرد. احتمالاً سیریوس درست میگفت. اما تا وقتی تامپر را پیدا نمیکردند، نمیتوانستند نفس راحت بکشند. مارتین از پشت به مایا ن