پارت هشتم :

زن بغض‌کرده لیوان را در دستش فشرد و با حرص داد زد:

- الان این موضوع چه ربطی به عماد داره؟

سهراب تکه‌ای نان در دهان گذشت و با تمسخر پوزخندی زد.

- ربطی نداره؟

رو به سوی هیراد گرداند و تکرار کرد:

- به عماد ربطی نداره؟< ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.