پارت بیست و دوم :

خیابان‌ها شلوغ و پر از رفت و آمد بودند. ترافیک‌های سنگین و ماشین‌هایی که مدام بوق می‌زدند...

میعاد پشت فرمان نشسته بود و توی ازدحام دیگر ماشین‌ها گرفتار بود. انگشتانش را روی فرمان ضرب گرفت و کمی بعد لاینش را عوض کرد و سیلی از بوق‌ها را پشت سرش ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.