معصومیت از دست رفته به قلم فرگل حسینی
پارت پنجم
زمان ارسال : دیروز
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه
لیلا خودش را درون اتاق انداخت.دکمه های مانتویش را باز کرد وآن را گوشهای انداخت.اتاقش تقریبا کوچک بود اما برای یک نفر خیلی هم خوب وبزرگ محسوب میشد!تختش چسپیده به دیوار و کنار پنجره بود.پنجرهای که رو به خیابان اصلی باز میشد.یک کمد دیواری کِرم رنگ ویک میز آرایش به همین رنگ داشت.خودش را مقابل آینهی قدی برانداز کرد.دستی به گونهاش کشید وشیرینیبوسهی ماهیر را به خاطر آورد.لبخندی روی ل
اطلاعیه ها :
خب خب سلام بچه ها رمان جدیدمون هم اومد و رایگان هم هست دیگه نمی تونید بگید سکه ای وفلان ..من انتظار خیلی حمایت ازتون دارم کامنت ولایک یادتون نره قشنگااام💚🤌
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
سمانه
۴۲ ساله 00سلام رمانتون تا اینجا عالی بود وای مامانش چرا اینجوری بود آدم دل آشوبه میگیره
۱۵ ساعت پیشساناز
10عالی🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🩵🤎💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚🧡🤎🩵💜💙❤️💛💚
۱۷ ساعت پیشAa
10سلام فرگل جون خوش برگشتین ممنون بابت رمان زیباتون👏🙏🌹
۱۸ ساعت پیشاسرا
20مادرچقدرخبیث دخترش نامزدداره بازدنبال شوهرمی گرددمشکلش چیه بااین خانواده🤔🙏
دیروز
Hadise
۲۱ ساله 10تا این قسمت که عالی بود مشتاقم زودتر ادامشو بخونمو ببینم چه چیز هایی اتفاق افتاده که باعث زندان رفتن لیلا شده