خیال گلستان به قلم ساناز لرکی
پارت هشتم :
مهرداد سر بلند کرد و او را نگریست. پرنیان از همان دور هم توانست برق عشق را در نگاهش تشخیص دهد. حسی که خود هیچگاه لمس نکرده بود. تا همین جا کافی بود. احساس کرد قلبش دارد از حرکت میایستد، نفسش درنمیآمد و به داخل برگشتن تنها راهی بود که پیش رو داشت. ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
عالی
00عالی