پارت پنجاه و ششم :

_نفرینم کردی؟!.
در سیاهی چشمانش غرق شدم.خاطرات زندگی مشترکمان جلوی چشمانم نقش بست.زمزمه کردم:
_نتونستم…هزاران بار قلبم سوخت ولی نتونستم … تنها آدم زندگیمو نفرین کنم..
نگاهش را از چشمانم گرفت و به سقف خیره شد .به سختی خودگویی آرامش را شنیدم:
_خراب کردم.
با صدای نشستن کسی نگاهم را از ایمان گرفتم و به آریا که صندلی کنارم را گرفته بود نگاه کردم.آریا گفت:
_ دادگاه ده دق

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۳۴۳ روز پیش تقدیم شما شده است.

رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان رمان تاریکترین سایه فاطمه مهدیان دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.