گیلدا به قلم مرضیه اخوان نژاد
پارت دویست و نود
زمان ارسال : ۵۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 3 دقیقه
با تتمهی توان عقبگرد کردم؛ حدسم درست بود، اهورا بود که دست به سینه و طلبکارانه من را مینگریست. پای چپش را جلوتر از پای راستش گذاشته و با پنجههای پایش روی زمین ضرب گرفته بود که نشان از خشمش میداد.
از اینکه من و بنیامین را در آن وضعیت دیده بود، دلم میخواست زمین دهن باز کند و من را ببلعد. اما آرتمیس وجودم که میل به سرکشی داشت، وادارم کرد تا سر بجنبانم و با طلبکاری بپرسم:
-چی