سیزده ثانیه به قلم میلاد سرداری
پارت ده
زمان ارسال : ۷ روز پیش
و البته طبیعیست که بعد گذشت چند روز انسان ناامید شود و باور کند چنین مکانی تمام دنیای اوست.
هفتهای گذشت؛ همهچیز برایش بسیار محرز شد واقعیت همانی بود که دیده میشد، نه چیری کمتر و نه چیزی بیشتر.
اکثر روز را درون کلبهی کوچک و محقر خود سپری میکرد، آفتاب در طول روز آنقدر سوزان بود که جز چند دقیقه هنگام صبح و غروب نمیشد از کلبه بیرون رفت. کلبه او را از گرمای طاقتفرسای بیر
زمان پارتگذاری رایگان : 3 روز در هفته یعنی روزهای (یکشنبه ، سه شنبه ، پنجشنبه) تعداد 1 پارت به صورت خودکار رایگان میشود و میتوانید مطالعه کنید.
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.