سیزده ثانیه به قلم میلاد سرداری
پارت ششم
زمان ارسال : ۶۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
تمام بدنش از ترس لرزید و قطره اشکی بیاراده از چشمانش چکید. درحالی که همچنان بوسهاش بر انگشتش خشک مانده بود چند نفس عمیق کشید و زیر لب دعایی را تکرار کرد.
کمی سکوت بر فضا سایه انداخت و سپس از دیوارها صدا بلند شد.
- تمام غمهاتو به یاد ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما