پارت پنجاه و یکم :

لبخند اینبار میهمان لب مرد شد و نگاه شیفته‌اش را سمت دختر کشید. آمد بگوید که از چه عزیزی حرف میزند؟ وقتی او برایش از همه‌چیز عزیزتر است! خود را با گلدان یادگار پدر مقایسه میکند؟ کیارزم تمام زندگی‌اش را برای عزیزِ قلبش میدهد... اما ثانیه‌ی آخر نوای «ت ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.