شدو به قلم ملیکا کمانی
پارت پنجاه :
بعد نگاه سمت دختر کشید و ادامه داد:
- بریم تپش؟
پیش از اینکه دختر مجال حرف زدن پیدا کند، آرش مصمم لب زد:
- البته به نظر من، نیاز به این همه زحمت و اتلاف وقت ارزشمندتون نبود... اگر موردی هم نباشه از دفعات بعد خودم تپش رو همراهیش م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما

لطفا صبر کنید...
نیلا
4هیولا ها به دنیا نمیان، ساخته میشن ولی گاهی وقتا ذات متفاوت ادما باعث میشه این جملرو قبول نداشته باشم!:) قلم خوبت ماندگار باشه😁🌼🤍