تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت بیست
زمان ارسال : ۸۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 18 دقیقه
مریم درو برام باز می کنه.دلم این بار بالا رفتن از پله ها رو می کنه .کفش هام رو با سندل عوض می کنم و آهسته پله های گرد مشرف به طبقه ی بالا رو طی می کنم.به اتاقمکه می رسم انگار دنیا رو به من دادن.خودم رو روی تخت گرمونرم و راحتم ولو می کنم و چشمها ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ساناز
00عالی بود مرسی ❤️❤️❤️