تو عاشق نبودی به قلم سمیه هرمزی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۸۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
قراره با مامان تنها بشم و از تصمیم احمقانه ام براش بگم.من تو این لحظه حس می کنم واقعا چاره ندارم جز تن دادن به در خواست افسون.در حال شستن دستم نگاهم به نم سقف می افته.حرص می خورم از دست پدری که حاضر نیست این خونه ی قدیمی کلنگی رو بفروشه و یه جای بهتر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما