پارت هشتم

زمان ارسال : ۲۷ روز پیش

پوزخندی زدم و با این حرف از توهمش رو برگردوندم.

- ولی تو اونی هستی که خودش رو کشت حداقل من هنوز زنده ام.

کریستینا که محو شد سروصدای بقیه زندانی ها جاش رو گرفت.

دوست داشتم دست‌هام و روی گوش‌هام بذارم تا صداشون رو نشنوم اما بارها ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید