پارت سی و ششم

زمان ارسال : ۸۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه

***

لبانش را با دستمالی که از ابتدا در دستش بود، پاک کرد و لبخندی پر احترام زد:

- ممنون آقا همایون، زحمت کشیدید.

مرد نگاهی روی غذای نیمه خورده‌ی او گرداند.

- چیزی نخوردی بابا جان، کل غذات موند.

ساحل دست روی موهای ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.