پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۲۶۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

گذشته:
قصاب گوسفند را جلوی پای بابا یحیی زمین می‌زند و همین که خون قرمز رنگش روی آسفالت کوچه می‌نشیند، سمیر و سپهر بابا را به داخل خانه می‌برند. سعیده خانم از صبح مدام اسفند روی آتش می‌ریزد و دودش را به کاممان می‌دهد تا چشم کسی که به زندگی‌اش نظر سو داشته و با همین تنگ نظری شوهرش را روانه‌ی بیمارستان کرده را بترکاند. شک ندارم اثر این اسفند، قبل از آن فامیل تنگ نظر مجهول‌الهویه، چ

1469
475,004 تعداد بازدید
2,219 تعداد نظر
239 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رویا

    00

    سعیده خانم ننگ بر تو

    ۷ ماه پیش
  • سیتا

    40

    یا خدا این دیگه چه مادر شوهری هست رمان عالی خسته نباشی نویسنده

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    زنده باشید یارا

    ۹ ماه پیش
  • Aa

    20

    عالی بود ممنون😉💐💐💐

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    عالی نگاه شماست.🌺

    ۹ ماه پیش
  • رزا

    30

    وای خیلی گلی فاطمه جون باورم نمی شد تولیست رمانهای رایگان قرار بگیره قلمت عالی وماندگار بوس بوس 😘😘

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    بزرگوارین دوست عزیز.🌺🌺🌺

    ۹ ماه پیش
  • اسرا

    20

    ببخشیدالان تکلیف اونهایی که وی ای پی خریدن چی شد منکه اراول دنبال میکردم ولی متاسفانه مقدورنیست بخزمش

    ۹ ماه پیش
  • فاطمه اصغری | نویسنده رمان

    این دوستان از اول توی کانال بودن. باقی هم میتونن این هفته رایگان رمان رو بخونن. اگر استقبال زیاد بود شاید تا انتها رمان رو به صورت رایگان منتشر کنم.🌺

    ۹ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید