پارت بیست و ششم

زمان ارسال : ۴۰ روز پیش

فرناز از شرمی نامشخص سر پایین انداخت.

- باهم قهر بودیم.

- سر چی؟

خودش بهتر از او میدانست چرا و برای چه؛ اما به این سوالات برای اعتبارسنجی نیاز داشت. دختر هم دودل پاسخ داد:

- یه دعوای ساده، یعنی داستانش طولانیه ولی...
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید