میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت پنجاه و چهارم
زمان ارسال : ۱۰۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
بارمان با دیدن این صحنه با عجله گوی را درون جایش قرار داد و چند بار آن را جا به جا کرد.
- لعنتی، چرا عمل نمیکنه!
الینا و سورن شروع به حمله کردند و با جادوهای مخصوص خود به ارواح حمله کردند.
اما یکی از آنان الینا را غافلکیر کرد و از پشت نزدیکش شد و دهان زشتش را زیر گوش او گذاشت، سپس شروع به جیغ زدن کرد.
الینا از درد فریاد زد و روی زمین افتاد.
سورن سراسیمه سمت الین