شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت چهل و دوم
زمان ارسال : ۹۸ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 9 دقیقه
نفهمید چند ساعت خوابید وقتی چشم باز کرد، سکوت عظیمی همه جا را فرا گرفته بود. چشمش به ساعت کوکی روی میز افتاد و با دیدن زمان که از نیمه شب گذشته بود دلیل آن سکوت را فهمید...
تمام حرفها و داستان سراییهای پرستو چون فیلمی از جلوی دیدگانش گذشت. ف ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
00🙏🙏🙏🌸🌸🌸