شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت سی و هفتم
زمان ارسال : ۱۰۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
دور روز بعد طبق قراری که با زن ناشناس داشت آماده رفتن به خانه او شد. آدرس لواسان بود. با آژانس خود را به آنجا رساند. قرارِشان ساعت سه عصر بود و او چند دقیقه که از ساعت سه گذشت، جلوی در خانه آنها رسید. اوایل بهار بود و هوا تا حدی خنکی زمستان را داش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
00🙏🌹