پارت صد و چهارده

زمان ارسال : ۲۳ روز پیش





-دفترچه داری خانم موسوی؟
صدای بلندش به گوشِ زنِ توی اتاق رسید:
-نه خانم دکتر.
بیتا شروع به نوشتن کرد و تا زن برسد دو سه برگه برایش نوشت و پایش مُهر کوبید. به محض آنکه زن رسید، نسخه‌ها را جلویش گذاشت و شروع به دادن توضیحاتی کرد. زن که خداحافظی کرد و رفت، پشت سرش گوشی تلفن را برداشت و گفت:
-یه کم دیگه بیمار بفرست خانم رضایی. فعلا مهمون دارم.
گوشی را گذاشت و ا

92
23,466 تعداد بازدید
109 تعداد نظر
123 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید