شاخه سرخ ارغوان به قلم اعظم افتخاری
پارت بیست و نهم
زمان ارسال : ۱۳۰ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
به ساعت مچیاش نگاهی انداخت: اگه مشکلی پیش نیاد و اتوبوس بکوب بره ساعت چهار میرسیم کرمانشاه.
ارسلان در حالی که جایش را درست میکرد تا راحت بنشیند گفت: انشاءالله ارغوان گیان!
یعنی ارغوان جان. به کوردی گفت. ارغوان نگاهی کرد و گفت: به ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
یانا
00درود بله دیگه همه چی از اون شب کذایی که باهم بودن شروع شده حالا تکلیف دل ارغوان چی میشه با این دُکی پنهون کار چی در عقبه داره!؟