میراث هلیوس(جلد دوم) به قلم نگار بنی هاشمی
پارت سی و نهم
زمان ارسال : ۱۴۱ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه
همه سر میز نشسته ودر سکوت مشغول خوردن صبحانه بودند.
سارا نگاه مشتاقش را بین رونیکا و برهام چرخاند و نتوانست خوشحالیش را مخفی کند.
- پسرم از این به بعد هر وقت خواستی بیا، اینجا عین خونهی خودته! نیازی هم نیست برای موندنت ازم عذرخواهی کنی.
رونیکا در حالی که لقمهاش را قورت میداد زیر گوش برهام که درست کنارش نشسته بود زمزمه کرد:
- دیدی گفتم! اون از خداشه که من دست