پارت هفتم

زمان ارسال : ۸۳ روز پیش

اتفاقاتی که باعث شدند مارتین کمی از دلهره‌اش فاصله بگیرد، تمام شد. همه چیز برای روبرو شدن با حقیقت و پی بردن به رازی سر به مُهر، محیا بود. حرف‌هایی که او از ساحره شنیده بود، ترس به جانش می‌انداخت. ساعت چوبی شماطه‌داری را که یکی از دست سازه‌های پدرش ب ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید