پارت بیست و دوم

زمان ارسال : ۹۱ روز پیش


همون‌جا خشکش‌زد، قلبش‌انگار سی‌ثانیه‌ توقیف‌خورد که هیچ‌صدای تاک‌بومی گوشش‌رو پر‌نمی‌کرد.

- امشب‌خان‌بابام میخاد نامزدی منو شیرزاد رو اعلام‌کنه.

هنوز پنج‌ثانیه‌اول ضربان‌قلبش‌شروع نشده‌بود که این‌حرف‌دوباره پریماه‌ ایست‌خورد به ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید