رویای آشفته به قلم سمیه هرمزی
پارت بیست و ششم
زمان ارسال : ۱۴۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 10 دقیقه
هوشمند که میخندد نا امید از فکر احمقانهاش شیشه را پایین کشیده برای فریب هوشمند به ظاهر به فردی می گوید:اون ماشینو تعقیب کنید یه دختره رو بلند کرد.دارم زنگ می زنم پلیس.
هادی که آن دختر را در ماشین می اندازد کوروش در گوشی فریاد میزند: ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Aa
10ممنون زیبا بود👏🌹🌺