پارت هشتاد و ششم

زمان ارسال : ۷۸ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه

شهرزاد با دیدن سهند احساساتی شد و اشک‌‌هایش بی‌‌اراده از چشمانش روان شدند. هما دست نوازشی بر سر او کشید و با خنده‌‌ای مهربان گفت:
ـ اِوا! شهرزاد جون! چرا گریه می‌‌کنی؟ خوشحال باش. عروسی برادرته.
شهرزاد میان گریه سر تکان داد و جواب داد:
ـ باورم نمی‌‌شه داداشمو ازم گرفتن!
هما به او دلگرمی داد:
ـ این حرفو نزن. هیچ‌‌کس نمی‌‌تونه برادرتو ازت بگیره. بازم میاد پیشتون.

646
138,081 تعداد بازدید
555 تعداد نظر
114 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

راضیه نعمتی : ۱ ماه پیش

عزیزان ♥️
روزهای زوج بین ساعت ۲۱:15 تا ۲۱:۳۰ یک پارت از پارت های رمان عطر رایگان می شه

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.