پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۹۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 8 دقیقه

مهرداد که در آغوش ترمه قفل شده بود با شنیدن فریاد نگار از طبقه‌‌ی بالا تکانی خورد و به خود آمد. به زور خود را از بند دستان حریصانه‌‌ی ترمه آزاد کرد و او را که مست این هم‌آغوشی بود روی زمین هل داد. نگار با عجله پله‌‌ها را پایین آمد و به طرف درب خروجی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.