پارت صد و هشتم

زمان ارسال : ۸۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

چند ساعتی از آن روز را نیز مانند تمام یک ماه اخیر، به تمام جاهای احتمالی‌ جهت یافتن تانیا یا مهران سر زد؛ اما باز هم خبری از آن‌ها نبود. مولایی نیز اخبار اداره‌ی پلیس را برایش مخابره کرده و حس ناامیدی در وجودش بیش از پیش سایه انداخته بود.
_کجایی لعنتی؟ کجا قایمت کرده؟
میل رفتن به آلونکش را نداشت. بی‌ثمر روی نیمکتی در پارک نشست و به کودکان در حال بازی چشم دوخت که پیامی بر صفحه‌ی

111
33,850 تعداد بازدید
164 تعداد نظر
141 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    خدا ذلیلت کنه مهران ،کجا بردی تانیا رو؟ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • زهرا رحمانی | نویسنده رمان

    فدات

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.