پارت پنجاه و سوم

زمان ارسال : ۷۴ روز پیش

مهرداد بهت‌‌زده به نگار می‌‌نگریست! نگار به چه حقی در مورد زندگی خصوصی‌‌‌‌اشان با برادرش حرف زده بود؟... از شدت خشم و حیرت سر عقب برد و خنده‌‌ای بلند و عصبی سر داد! نگار دست به سینه با اخم تماشایش می‌‌کرد که مهرداد با چشمانی که از شدت تمسخر برق می‌‌ز ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید