عطر به قلم راضیه نعمتی
پارت چهل و چهارم
زمان ارسال : ۱۳۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 6 دقیقه
سر چرخاند و نگاهش به مهرداد افتاد که با کمی فاصله از او ایستاده بود و با لبخندی پرمهر دستش را به سوی او دراز کرده بود. لبخند محوی بر لبش نقش بست و سبکبار به سوی او گام برداشت. نوک انگشتش که به دست او رسید عشق در وجودش شعلهور شد!... همه چیز در نظر ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
اسرا
00ترمهدچجورآدمی هموپول ازخانواده مهردادمیگیره هم مهردادمیخادنگهداردرست شب عروسیش زنگ زدواقعاسهندچقدرآقاس وقتی رفتارترمه می خونم🙏بانو💋