پارت چهل و چهارم

زمان ارسال : ۸۲ روز پیش

سر چرخاند و نگاهش به مهرداد افتاد که با کمی فاصله از او ایستاده بود و با لبخندی پرمهر دستش را به سوی او دراز کرده بود. لبخند محوی بر لبش نقش بست و سبک‌‌بار به سوی او گام برداشت. نوک انگشتش که به دست او رسید عشق در وجودش شعله‌‌ور شد!... همه چیز در نظر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید