پارت پنجاه و ششم :

برای خالی شدن از حجم بسیار فشار روحی و روانی‌ام، دلم گریه کردن می‌خواست، و من با بها ندادن به خواسته‌ی دلم داشتم او را تنبیه می‌کردم.
من اکنون هم قاتل بودم و هم مقتول... هم قاضی بودم و هم مجرم ...
من برای خودم حکم صادر و بدون فوت وقت آن را اجرا کرده بودم.
عصبی گوشی‌ام را از جیبم خارج کردم و شماره‌ی کشتیرانی را گرفتم و اعلام آمادگی برای رفتن به دریا کردم. مکالمه‌ام که به پایان ر

مطالعه‌ی این پارت حدودا ۲ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۲۲۰ روز پیش تقدیم شما شده است.

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.