پارت هفده

زمان ارسال : ۱۰۶ روز پیش

به نظر می‌‌رسید مهرداد با دیدن آن فضای گرم و صمیمی از نبودن در جمعشان کاملاً پشیمان شده بود. با چهره‌‌ای گرفته از سهند پرسید:

ـ بدون من خوش می‌‌گذره؟

سهند با پررویی تمام جواب داد:

ـ وای که نمی‌‌دونی چقدر بدون تو داره به همه‌‌مون ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید