هدف سخت به قلم زهرا رحمانی
پارت نود و نهم
زمان ارسال : ۹۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
ساعتی از گفتگوی تانیا و فخار میگذشت. آرسین در تمام مدت کلافه عرض اتاق را طی میکرد و سامین سرش را در تلفن همراهش فرو برده بود تا شاید اخبار بیشتری از خیانت تانیا را بیرون بکشد.
لیا روی مبل لم داده بود و هر چند دقیقه یکبار به آرسین یادآوری میکرد که راه رفتنهایش تهوعآور شده است؛ اما گوش آرسین بدهکارش نبود. گاها با خودش چیزی را زمزمه میکرد و به کل در دنیای خود غوطهور بود.
ب
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.