پارت پانزده

زمان ارسال : ۱۶۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

نیم ساعت که از ساعت نه گذشت کم‌کم همهمه شروع شد. اول پدر بعد ارسلان و در آخر مادر که از همه صبورتر بود امّا نتواست ساکت بماند و گفت: پس چرا نمیاد آقای دکتر؟ مگه نگفتین ساعت نه میاد؟ الان که از نه‌ ونیم هم گذشته. نکنه اتفاقی افتاده براش؟

پدر ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.