پارت صد و پنجاه و یکم

زمان ارسال : ۱۴۳ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

-خبر خاصی نیست. همه از بابت این وصلت خوشحالن، غیر از عروس و داماد. داماد که رسماً شده جن و منم شدم بسم‌الله! تا چشمش بهم می‌خوره، ناپدید می‌شه. یه‌جوری رفتار می‌کنه انگار به دست و پاس افتادم تا منو بگیره. از این‌که این‌قدر حقیرم می‌کنه، ازش نفرت دارم.
-بیخیال بابا؛ یه سال به عنوان شوهر ازش استفاده کن، سال بعدش می‌شه یه وعده‌ی غذاییت! یا ناهارته، یا شامت! خواستی منم دعوت کن قشنگ دو

749
88,556 تعداد بازدید
282 تعداد نظر
293 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید