پارت سی و هشتم

زمان ارسال : ۱۹۱ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 15 دقیقه

***
موچین را به ابروهای نامرتبم نزدیک کردم و شروع کردم به تمیز کردن ابروهایی که خیلی وقت بود کسی به آن‌ها نرسیده بود.
دانه‌دانه موها را بی‌رحمانه می‌کندم و هیچ نرمشی نشان نمی‌دادم تا شاید بی‌محلی‌های متین و کم شدن رفت و آمدش به خانه‌مان از یادم برود.
با یادآوری تماسی که چند روز پیش با او داشتم اشک به چشم‌هایم هجوم آورد!
آن روز بعد از رفتن خانواده‌ی عمه، متین هم قصد رفت

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.